من مریمم اینجا تمام من که نه اما....یک جرعه از وجود خودم هست لااقل

عاشق نوشتن هستم احساستم رودر قالب مطالبی که مینویسم عنوان میکنم

من مریمم اینجا تمام من که نه اما....یک جرعه از وجود خودم هست لااقل

عاشق نوشتن هستم احساستم رودر قالب مطالبی که مینویسم عنوان میکنم

سلام خوش آمدید

🗝 نوشتن = کلید حل معما 🗝

❓تا به حال براتون پیش اومده که مشکلتون رو روی کاغذ بنویسین و حل کنین؟ ( اگه تجربه نداشتین حتما امتحان کنین 👌)

⭕️ نوشتن مثل حل معادله است ، با این تفاوت که نوشتن فرمول خاصی نداره .
ما میتونیم با نوشتن مسائل مون رو حل کنیم یا باهاش راحت تر کنار بیایم، شاید بپرسین چطوری ؟!

🔆 بذارین از تجربه خودم براتون بگم، از وقتی با نوشتن دوست شدم هر چیزی که پیش میاد و حتی تموم راز هام رو باهاش در میون میذارم و همین باعث میشه اون درک و راهنماییم کنه.

اون همیشه منتظر اینه که من برم خونش و باهاش حرف بزنم تا باهام همدلی کنه .

🌱 نوشتن یک مشاور راز داره ، میتونیم همیشه بهش اعتماد کنیم و مشکلاتمون رو باهاش درمیون بذاریم.

🔸️ ما با فکر کردن می نویسیم و با نوشتن فکر میکنیم، نوشتن ما رو به جنبه های مختلف مسائل آگاه میکنه و همین آگاهی و تسلط باعث میشه به راه حل هم برسیم ..

راه حل هایی که بدون نوشتن به ذهن نمیان، پس امتحانش کنیم 🌱

نظرشما چیه؟میتونین اینجا برام کامنت بذارین👇❤️
 

  • مریم سادات موسوی

⁉️ یک سوال مهم 🧐

📍 برای افزایش دایره لغاتم چیکار کنم؟

💡نقش دایره واژگانی در نوشتن بسیار مهم و حیاتی است زیرا قدرت نویسنده را در جذب مخاطب افزایش می دهد، به علاوه باعث می شود نویسنده در انتخاب کلمات دست بازتری داشته باشد.
اگر بتوانیم دایره لغاتمان را افزایش بدهیم، نوشتن هم برایمان ساده تر خواهد شد، زیرا بهتر می توانیم با مخاطب ارتباط بگیریم و منظورمان را به او منتقل کنیم.
⭕️ به نظر من کلمات جزئی از اعضای خانواده نویسنده هستند، و نویسنده زمانی می تواند این خانواده بزرگ را دور خود جمع کند که آن ها را خوب بشناسد و با آن ها تعامل داشته باشد. 

✅ برای اینکه دایره لغاتمان را افزایش دهیم می توانیم تمرین کلمه برداری را انجام دهیم.
در این روش خوب است کلمات کم کاربرد و متنوعی را از یک کتاب انتخاب کنیم.
مثلا من کلمات : ( کالسکه، دودکش ، هتل ، کاناپه ) را از یک صفحه انتخاب کردم و با آن ها یک متن نوشتم.

💯 هیچ گاه برای شروع دیر نیست.

نظر شما چیه؟میتونین اینجا با من در میون بذارین👇🌸
 

  • مریم سادات موسوی

سلام مریم جان خوشحالم که این روز ها راهت را پیدا کردی و وارد دنیای نوشتن شدی. 
یادم است آن اوایل که شروع کردی به نوشتن کمی نگران اما پرانرژی بودی، میدانستی راه دراز و پر پیچ و خمی داری اما آن را در نیمه رها نکردی.

🔸️به تدریج نوشتن برای زندگیت تبدیل به یک اولویت جذاب و دوست داشتنی شد و تو را وارد جهانی کرد که هیچ وقت به ذهنت هم خطور نکرده بود.
تو اعتماد مرا جلب کردی و باعث شدی از بودن با تو احساس خوشبختی داشته باشم.

🌀 به نظرم نوشتن برای تو مثل یک ساعت است، ساعتی که باید به موقع کوک شود تا بیدارت کند و تو را در آغوش قلم و کاغذت رها کند.
یک ساعت وقت شناس که تداوم را به تو می آموزد و با آلارم دلنشین خود سفر نوشتن را برایت لذت بخش می کند ..

آن وقت تو در گذر سریع زمان، مروارید کلمات را به هم پیوند می دهی ..

امیدوارم ساعت نوشتنت همیشه کوک باشد ⏰

حق یارت مهربانم

  • مریم سادات موسوی

تجسم کنید نویسنده ای تمام وقت هستید، یک اتاق کار ساده دارید که پنحره اش رو به حیاطی بزرگ باز می شود، شما هر شب راس ساعت ۹ سر میز کارتان می روید و تا ساعت ۳ صبح از پایش تکان نمی خورید. شما در حال نوشتن رمان تازه تان هستید . در این میان سری به بالکن می زنید و ساعت ها با دقت به منظره بیرون چشم می دوزید تا ببینید چه تغییراتی در ظاهر درختان و سبزه ها و کوه ها به وجود می آید. 
شخصیت اصلی رمان شما یک زن است. زنی که ناگهان عاشق می شود و به همسرش خیانت می کند و در پایان با سم آرسنیک دست به خودکشی می زند. شما هم آنقدر غرق نوشتن از خودکشی او شدید که ناگهان حالتان به شدت به هم می خورد و بالا می آورید!

💢 یک بار دیگر هم زمانی که دارید از تشنج شخصیت اصلی رمانتان می نویسید، حالتان آنقدر دگرگون می شود که ناخودآگاه از درد فریاد می زنید!
حدس می زنید کدام نویسنده می تواند تا این اندازه احساساتی باشد؟!
چنین نویسنده کسی نیست جز گوستاو فلوبر.
همان کسی که می گوید : من مادام بوواری ام!

♾ نویسنده ای مثل فلوبر تا مدت ها آن قدر درگیر نوشتن می شده که خودش را جای کاراکتر اصلی اش بگذارد تا او را به خوبی بشناسد و تمام حالات و تحولات روحی او را حس کند.

🔷️ می دانیم که نوشتن بدون به کار گیری حواس پنجگانه ممکن نیست و برای تقویت حواسمان می توانیم هر بار روی یک حس متمرکز کنیم.

✅ مثلا چند دقیقه چشمانمان را ببندیم و سعی کنیم کارهای روزانه مان را انجام دهیم. با این کار نه تنها حواسمان را تقویت میکنیم بلکه تجربه مفیدی از نوشتن برای خود رقم می زنیم.

❓نظر شما چیه؟ تا به حال روی یک حس متمرکز شدین؟
 

  • مریم سادات موسوی

نویسنده سحرخیز وقت و انرژی بیشتری برای پرداختن به کارهایش دارد، به علاوه برای ایجاد این عادت باید کارهایش را روی برنامه ریزی پیش ببرد.

⭕️ همینگوی نوشتن در هنگام صبح را ترجیح می داد ، حتی اگر شب قبل تا دیر وقت بیدار بود باز هم خود را موظف می کرد که بلافاصله بعد از طلوع آفتاب بنویسد.

🔸️ از طرفی فلوبر نویسنده ای شب کار بوده و از ساعت ۱۰ تا ۶ صبح می نوشته است.( اگرچه به این معنی نیست که ذهن در شب فعالیت بهتری داشته باشد.)

♾ برای یک نویسنده صبح ارزش و اهمیت بالاتری دارد، زیرا در این زمان بیشتر می تواند ذهنش را روی نوشتن متمرکز کند، به علاوه کمترین حواسپرتی را دارد.

نویسنده ای مثل گودیمر که رمان دختر برگر او برنده جایزه نوبل است، در مصاحبه ای گفته : 

¤ من صبح ها می نویسم و بهترین زمان نوشتن من صبح هاست .

🍃 به نظرم ذهن صبح کارایی و دقت بیشتری روی نوشتن دارد، زیرا ذهن خسته نمی تواند آن طور که باید به نوشتن و یا خلق اثر ادبی بپردازد.
📍ذهن در اولین ساعات بیداری مانند یک لوح سفید است که می تواند جوهر خلاقیت را روی کاغذ جاری کرده و به سادگی روی نوشتن متمرکز شود.

شما چه زمانی می نویسید؟فکر میکنید ذهنتان کی آمادگی بیشتری برای نوشتن دارد؟
 

  • مریم سادات موسوی

چرا کتاب خواندن برای نویسنده ضروریست؟ 📍

🧿 نویسندگی هنر تعامل با کلمات است و دنیایی از مشاغل گوناگون را در خود دارد.

کسی که می نویسد باید معلمی صبور، شاگردی شنوا و روانشناسی مجرب باشد.

🔹️اما تقریبا هیچ کس به خاطر داشتن این مشاغل، نوشتن را وارد زندگی نمی کند.
شغل یک نویسنده خواندن و نوشتن است.
به نظرم خواننده خوب بودن یک مهارت مهم برای نویسنده است.

🔸️ وقتی نویسنده قلم نوشتن را برمیدارد، باید عینک مطالعه اش را هم به چشم بزند.
یعنی قلم نوشتن و عینک مطالعه همواره با هم حاضر می شوند.

⭕️ نوشتن مدیون خواندن است ، در حالیکه می توان خواند اما چیزی ننوشت. اما جان نوشتن به خواندن وابسته است. خواندن برای نویسنده مثل خوردن یک قهوه دلچسب با طعم خوش کلمات است.

📚 باعث میشود نویسنده نسبت به واژگان هشیارتر شود و حس نوشتن مانند باران بر خاک دلش سرازیر شود.
خواندن کتاب ها نویسنده را با جهان جملات آشنا می کند.

✅ باید بنویسیم و خواندن را در اولویت قرار دهیم، اما به خاطر داشته باشیم نمی توان به بهانه طفره از نوشتن سراغ کتاب رفت زیرا به هر کدام باید در وقت مناسبش پرداخت.

  • مریم سادات موسوی

✅ وقتی می‌نشینم تا کتابی بنویسم، با خودم نمی‌گویم: « می‌خواهم اثری ادبی خلق کنم.» می‌نویسم چرا که دروغی در آن وجود دارد که می‌خواهم افشایش کنم، حقیقتی وجود دارد که می‌خواهم توجه‌ها را به سویش جلب کنم، و دغدغه‌ی اصلی من این است که شنیده شوم.  جورج اورول

♾ هر انسانی نیاز به بقا و جاودانگی دارد. این نیاز ما را ترغیب می کند تا کار مهم و ارزشمندی انجام دهیم.

💭 حالا تجسم کنید که هنر خلق چیز ارزشمندی را دارید مثل نوشتن یک اثر.
نوشتن یکی از بهترین راه ها برای ماندگاری در ذهن هاست.
🔘 انسان می نویسد تا در معرض دید قرار بگیرد، می نویسد تا دیگران را او را به یاد داشته باشند، اثر یک نویسنده گویای حقیقت و هنرمندی اوست.

✴️ نویسنده دلش می خواهد کتاب هایش در قفسه های کتاب فروشی به محض دیدن مردم، آنان را صدا بزند.
کتاب هایی که نوشته می شوند تا بمانند و دیده شوند و به محض ورود مردم به کتاب فروشی برایشان دست تکان دهند.
اگر به آن ها بی توجهی شود فریاد می زنند : دنبال چه چیزی میگردی؟ من اینجا هستم!
 و ما ناگهان نگاهمان روی جلد کتاب سر می خورد.

🌀 کتاب هایی که موجودیت شان را حفظ می کنند می توانند خوانندگان زیادی را پیدا کنند و با چشمانی ملتمس به مخاطب چشم بدوزند.
و من همیشه منتظر هستم که چنین کتاب هایی جلوی راهم سبز شوند.

بنویسیم تا مانا شویم ✍️
 

  • مریم سادات موسوی

⭕️ چطور نوشتن رو آسون کنم؟
   با یادداشت های روزانه. 
 یادداشت روزانه چیه؟
بیا تا بهت بگم 🤓

📇 یادداشت روزانه یعنی هر روز از چیزی که دلت می خواد می نویسی و با کفگیر نوشتن فکراتو هم میزنی و ریز رو میکنی .

🧿 نوشتن زمان و مکان مشخص نمیشناسه ، هر جا و هر وقت می تونی بری سراغ قلم و دفترت📝

🌀 اگه دلت بخواد میتونی از ۵ دقیقه در روز شروع کنی و هر روز زمان بیشتری رو بهش اختصاص بدی.

✅ خوبیه نوشتن روزانه اینه که دستت توی نوشتن بازه، می تونی از هرچی بخوای بنویسی مثل چیزایی که با حواس پنجگانه ات درک میکنی.

✳️ برای شروع میتونی صفحات صبحگاهی رو بنویسی. یعنی به محض بیدار شدن که صفحه ذهنت هنوز سفیده ، فکرایی که قایم شدن رو از سوراخ سنبه های ذهنت بیرون بکشی.
 

  • مریم سادات موسوی

راه شما برای افزایش دایره لغات چیه؟🧐

کلمه ها اعضای خانواده یه نویسنده ان.
و نویسنده باید بتونه خیلی خوب با اونا تعامل برقرار کنه. 👨‍👩‍👧‍👦
باید توی هر فرصتی که داره بره سمتشون و باهاشون یه احوالپرسی کنه .
اینجاس که کلمه ها هم کم کم یخشون آب میشه و با نویسنده دوست میشن.💑

⭕️ بعضی از اعضای خانواده بیشتر با نویسنده در ارتباط هستن، شاید هرروز و هرشب ، اما بعضیا هم شاید چند سال یه بار به دیدن اون بیان.

اونا همون کلمه های کم کاربردن که نویسنده باید کشفشون کنه و از توی غارشون بیرون بکشه . 

اعضای خانواده نویسنده خیلی متنوع هستن ، اون هم برای برای اینکه توجه اونا رو جلب کنه باید به همشون توجه کنه تا ازش دلخور و رنجیده نشن.😌
🌟یه کاری که می تونه بهت کمک کنه اینه که یه کتابچه از کلمه های کم کاربرد رو برای خودت درست کنی.

🔍یعنی اینکه تو کتابا، فیلما، دیالوگ های روزانه و هرجا که کلمه های کم کاربرد میبینی رو یادداشت کنی.

📚 بعد از اینکه نوشتی میتونی با اونا جمله بسازی.
کاری که توی دوران دبستان انجام میدادیم تا معنی و کاربرد کلمات رو بهتر درک کنیم 

  • مریم سادات موسوی

تا به حال توی نور شمع نوشتین؟ 🕯

💌 امشب به ذهنم رسید که توی حال و هوای متفاوتی بنویسم، فکر کردم خوبه چند تا شمع روش کنم و این بار توی پرتو شمع به دنیای ایده ها پرواز کنم ..
 از خودم پرسیدم :
چرا باید بنویسم؟
و ندای درونم گفت :
💢 چون اگه ننویسی نمیتونی زندگی کنی،
چون اگه ننویسی نمیتونی لحظه ها رو با تمام وجودت درک کنی .

چون اگه ننویسی کلمه ها میمیرن.
چون اگه ننویسی نمیتونی بذر کلمه رو توی خاک کاغذ بپاشی .
چون اگه ننویسی کتابا برای همیشه باهات قهر میکنن.
چون اگه ننویسی نمیتونی ذهن ثروتمندی بسازی.
چون اگه ننویسی نمیتونی لذت واقعی رو تجربه کنی.
چون اگه ننویسی ایده های قشنگ و دوست داشتنیت پرواز میکنن و برای همیشه به جای دیگه ای مهاجرت میکنن.
چون اگه ننویسی دل قلم و دفترت میشکنه و توی کنج اتاقت قایم میشن و گریه میکنن.

🌠 چون اگه ننویسی کلی شانس و اتفاق خوب رو از دست میدی.

⭐️ بنویس تا کلمه ها چراغ ذهنت رو روشن کنن و از کتاب ها برات پلی به موفقیت باز کنن ..

  • مریم سادات موسوی
من مریمم اینجا تمام من که نه اما....یک جرعه از وجود خودم هست لااقل

دوست دارم که بهار
سر این کوچه ی بن بست که آمد نرود
دوست دارم که شکوفا کند این کهنه دلِ تنها را
باز غوغا بکند

شعر از : مریم سادات موسوی

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات