یکی از انسان های خوب
پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۷:۴۷ ب.ظ
سلام میخوام براتون از یه دسته آدم ها صحبت کنم که شاید الان کمتر در موردشون صحبت میشه همونا که با سخاوتشون خاطره ی خوبی تو ذهن های ما میزارند این دسته افراد اگر چه توهمین دوران وشرایط اقتصادی کنونی زندگی میکنن اما بخاطر روحیه وسبک زندگیشون یاد نگرفتنن بد باشن یاد نگرفتن بد خواه کسی باشن و سخاوتمندانه مبخشن. بخشیدن اونا میتونه از کوچیکترین چیزها شروع بشه تا بزرگترین وبهترین چیزها. من یکی از این آدم ها رو کنار خودم داشتم کسی که با مهربونی ومحبت هایی که بمن داشت باعث شد خاطره ی خوبی ازش تو ذهنم باقی بمونه اینکه معادلالت روبه هم بزنی ومثل بقیه رفتار نکنی کار آسونی نیست ولی اون این کاروکرد وبا بذر محبتی که تودلم کاشت منو تا ابد مدیون محبت ها ومهربونیاش کرد
خطاب به مامان زری مهربونم:
میدونی که هر بار که سرمزارت قرر میگیرم ودستم رو روی سنگ مزارت میزام حضورت رواحساس میکنم
و با تمام وجودم به یاد محبت ها و دلسوزیات گریه میکنم
گریه میکنم که دیگه نیستی تا من با افتخار به بقیه بگم دعای مادرم در حقم اجابت شد و خدا چون تویی روسر راهم قرار داد
میدونی دعای مادرم چی بود؟
همیشه میگفت الهی که از مادر شوهر خیرببینی و خدا یه مادر شوهر خوب قسمتت کنه که تورو مثل دخترش دوست داشته باشه
وبارها وبارها من اینجمله رواز دهان شما شنیدم که میگفتی مثل دخترمی..............
دوم اردیبهشت 1400 من مامان زری عزیزم رواز دست دادم ولی یاد وخاطراتش تا ابد توذهنم باقیست
دوستت دارم مادر شوهره مهربونم
- ۰۰/۰۸/۱۳
خدا رحمتشون کنه